آیا جای خالی یک «رساله سیاسی» مبتنی بر احکام، اخلاق و عرفان حس نمی‌شود؟

❓پرسش
با مطالعه‌ی مطالب کانال‌های تلگرامی و نشریات و کتاب‌ها و همچنین دنبال کردن اخبار در زمینه‌ی سیاست و سایر موارد که بعضا صبغه‌ی سیاسی دارد متوجه می‌شویم که اخبار مربوط به اهل‌بیت علیهم‌السلام در زمینه‌ی احکام فردی و اجتماعی و حتی اقامه‌ی حکومت دین که از دسترس دست‌های پلید دشمنان دین هم‌چون ابوهریره و دیگران در امان مانده، امروزه توسط برخی افراد بیمار‌دل و یا معاند به چالش کشیده شده و بعضا آن را با اشتباهات برخی افراد منسوب به اسلام و دین ممزوج کرده و انگ نقصان به آن می‌چسبانند تا جایی‌که رفتارهای مباح و غیر ضروری تاریخ مسلمین و مشاهیر شیعه را تحریف کرده و یا اگر به عللی از نظر عوام‌الناس جای تأمل دارد را مستمسک قرار داده و در جهت منافع شوم سیاسی‌شان استفاده ابزاری می‌کنند
البته که «والله خیرالماکرین.»
در این میان امثال من که از دانش پایین برخوردار هستیم ممکن است فریب اطلاعات غلط آن‌ها را خورده و یا علم زیاد بدون تقوی به علاوه‌ی حب و بغض نسبت به یک جریان سیاسی منجر به سقوط‌مان به غور جهنم گردد.
لکن همواره می‌دانیم که اسلام عزیز برای تمام ارکان زندگی بشری برنامه داشته و فقه امامیه پویا و قابل تطبیق با دانش و تکنولوژی روز بوده و مهم‌تر این‌که حتی سیاست شمول است.
وجود کتب فقهی در قالب رساله‌های عملیه موجب فخر و مباهات شیعه است
اما آیا جای خالی یک «رساله سیاسی» مبتنی بر احکام، اخلاق و عرفان حس نمی‌شود؟
و یا این‌که هست و ما از آن غافلیم!

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

پاسخ
این‌که جای خالی یک رساله‌ی سیاسی مبتنی بر احکام، اخلاق و عرفان در مجموعه‌ی دینی ما حس می‌شود، بله چنین حسی هست. درست هم هست، همه هم درست حس کردند. لکن مطلب این است که اگر بنا باشد که ما به این‌گونه از مسائل بپردازیم به لحاظ کجی و انحراف اساسی که در مسئله‌ی سیاست و سیاست‌گذاری صورت گرفته، کار ما بس دشوار خواهد بود. ما امکان ندارد که قبل از این‌که جامعه‌مان را اسلامی کنیم، دولتمان را اسلامی کنیم و زندگی‌مان را اسلامی کنیم، بتوانیم یک قاعده‌ی فقهی، رساله‌ی فقهی به قول شما در خصوص احکام و آداب سیاسی تدوین بکنیم. برای این‌که آن‌چه امروز به آن مبتلا هستیم، سیاست نیست، سرگرمی است. سیاست به معنی دخالت در همه‌ی امور نیست. این‌که فرمودند دخالت در امور بکنید یعنی شما به نسبت به فرمان رهبری دخالت داشته باشید وقتی یک انسانی هست که دارد همه‌ی مسائل را رصد می‌کند و هر چند مدتی انسان‌ها را دعوت می‌کند که در یک جریانی یک ظهور و نمودی داشته باشند، همین مقدار کفایت می‌کند که ما زمام امور را به دست ایشان بسپریم و همه تابع باشیم. این‌که ما فکر کنیم اگر ما بیشتر دخالت کنیم کار بهتر می‌‌شود؛ این‌چنین نیست. دخالت کردن ما چون مصادف است با اغراض شخصی، دخالت جاهلانه، غیرتخصصی و همراه با هواهای نفسانی راه به جایی نخواهد برد. لطفا دوستان دقت کنند. ما با رساله‌ی سیاسی نمی‌توانیم مردم را دارای مشی سیاسی صحیح بکنیم بلکه با اسلامی شدن، این امکان وجود دارد. تا مردم درک این نکته را نکنند که باید از متخصصین بلکه فوق تخصص‌های دینی مسائلشان را دریافت کنند ما راه به جایی نخواهیم برد. بنابراین کوتاه‌ترین مسیر این است همه وحدت کلام پیدا کنیم در خصوص تبعیت از رهبری؛ یک رهبری واحد و یک تبعیت واحد مادامی‌که رهبر معظم هر که هست در هر زمانی در مسیر اسلام و در مسیر مصالح عمومی جامعه‌ی انسانی قدم برمی‌دارد. والسلام علیکم و رحمه الله.