پرسش
استاد گرامی، در مقابل چنین استدلال هایی چه جوابی باید داد؟
«ایمان تقلیدی یا بی ایمانی با تحقیق؟ کدام یک؟
اعتقاد و باورداشتن وقتی حاصل میشود که شخص، خود به آن نتيجه رسیده باشد و هر کسی خودش با اختیار، اعتقادات و باورهای خود را انتخاب میکند.
اساسا اعتقاد تقلیدپذیر نیست و نمیشود آن را به کسی تحمیل کرد و یا از کسی تقلید کرد.
نمیشود گفت: چون من به این نتیجه رسیدهام و اعتقاد پیدا کردهام پس شما هم باور داشتهباشید.
چیزی که تقلیدی و یا تحمیلی باشد قطعا از جنس باور نیست.
اعتقاد به عالم غیب، خدا، قیامت و… نیز همینطور است. به همین دلیل گفتهمیشود که نباید در اعتقادات تقلید کرد و هر کس باید اعتقادات خودش را از راه تحقیق و تفحص و کشف و ادراک به آن برسد و الا اعتقادی که با تقلید به دست بیاید با تقلید هم از دست خواهدرفت.
اما همیشه و همهجا محیط خانوادگی و اجتماعی، نوع اعتقادات انسانها را تعیین کردهاست، و حتی خود ما با تقلید از دیگران مسلمان و حتی شیعه هستیم و اگر در منطقهی وهابینشین و یا مسیحینشین میبودیم قطعا به همان آیین در میآمدیم.
و از این بابت هم خیلی خوشحالیم که ما بالاخره با توفیقات و انتخاب خدا تیرمان به هدف خورد و اتفاقا سهمیهی ما در تقسیمبندی باورها و آیینها همان دینی شد که حق با اوست و پیروان آن آیین رستگار میشوند! و خدا باید ما را در اعلا علیین جای دهد و هر کس بهغیر از ما هر نوع آیین و فکر و اعتقادی که داشتهباشد کارش زار است و جایش ته جهنم، غذایش چرکهای متعفن و آبش فلز ذوبشده!
و کسی که هیچ اعتقادی به هیچ چیزی ندارد و زندگی ماتریالیستی دارد اما از روی تحقیق و تفحص، خسرالدنیا و الاخره باشد!
چرا؟ چون شانس با او یار نبوده تا همدین ما باشد، توفیق و شایستگیاش را نداشته!
جالب اینجاست که همهی مردم دنیا همین فکر را دارند.
راستی یهودیِ تقلیدی با شیعهی تقلیدی یا وهابی تقلیدیبودن، همه و همه باهم چه فرقی دارند؟ هر کدام از اینها چه ارزشی دارند؟
اعتقادی که تقلیدی و تحمیلی خانواده و محیط و اجتماع باشد پشیزی ارزش ندارد چه وهابیت باشد و چه تشیع و چه یهودیت و مسیحیت.
واقعا خدا را شکر که قضاوت هیچ احدالناسی با ما انسانها نیست.
خود خداوند گفته است: اعتقاد به من باید از روی تحقیق باشد و اگر کسی تحقیق کرد و به نتیجهای نرسید خداوند او را عذاب نمیکند که چرا تلاش کردی ولی به نتیجهی غلط رسیدی و یا اصلا به نتیجهای نرسیدی! این از عقل و حکمت حتی انسانها هم بهدور است چه رسد به عقل کل عالم.
هیچکس را قضاوت نکنیم و به ایمان تقلیدی خودمان نبالیم چرا که یک بیایمان با تحقیق از همهی مردم با ایمان تقلیدی بهتر است»
پاسخ
وقتی نگاه به دین غلط شد به تبع آن، همهی برداشتها به شرح ایضا.
از منظر دین خدا هرکس از تقوای عقلی(در فرهنگ قرآن) برخوردار بود به طور قطع رستگار است اما تفاوت لازمهی آفرینش است؛
در دریافت لطف حق اگر تفاوت در کمّیتِ کار باشد یا در مقدار دانش باشد ظلم عظیم است.
آنکه درک میکند، حق او دریافت است و آنکه درکی ندارد خود برای خود حقی قائل نیست تا وکیل بخواهد.
پس با فرض نرسیدن به دین حق، بین انسانها هیچ تفاوتی نیست.