❓پرسش
آیا مطلب زیر را تایید میفرمایید؟
«پرسشی پیرامون دعای فرج:
اگر به معنای بخش دوم این دعا توجه شود خواندن آن خلاف احتیاط است آنجا که میگوید:
«يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ»
یعنی ای محمد و ای علی مرا کفایت کنید که شما دو بزرگوار مرا کافی هستید.
حال، پرسش این است که کافی هستید یعنی چه؟
یعنی دیگر نیازی معاذا بالله به خدا هم نیست؟
اگر هم بخواهیم از پیش خود با قیدی، اطلاق آن را مقید سازیم تا توجیه کنیم که فانّکما کافیان (فی الرسالة و الامامة) یعنی شما مرا در پیامآور خدا بودن و پیشوایی کافی هستید، آنگاه این پرسش پیش میآید که پس دیگر نیازی به یازده پیشوای بعدی نیست؟
و دیگر این که آخر چطور میشود یک دفعه خطاب از خدا به حضرت رسول صلیاللهعلیوآله و مولا علی علیهالسلام برمیگردد؟
آیا این بخش دوم را بعدها غالیان و افراطیان به دعا افزودهاند؟
و اصلا این دعا سند و مستند معتبری دارد یا نه؟
در پاسخ گفته میشود:
1. متن آن با کتاب خدا در تعارض است که قرآن بارها با تأکید میگوید:
«حسبنا الله و نعم الوکیل» ( آل عمران، آیه 173 )
«فقل حسبی الله، پس بگو خدا مرا بسنده است» (توبه، آیه 129)
نیز با آیات 36 تا 38 در سوره زمر در تعارض آشکاری است که در ضمن آن با استفهام تقریری میپرسد:
«ألیس الله بکاف عبده؟!، مگر خدا پرستندهاش را کفایت نمیکند؟»
2 . و توجیه موجهی که بتواند مشکل متن را حل کند به نظر نمیرسد.
3 . از پیامبر یا امام معصوم هم نقل نشده است.
4 . روایت هم نیست بلکه یک رؤیاست.
القصه شخصی به نام ابوالحسینبنابیالبغلالکاتب ادعا کرده که کسی را در خواب یا در سرداب دیده و او آن را به وی آموخته است و ما هر چه گشتیم تا ببینیم این ابوالحسینبنابیالبغل کیست کوششمان به جایی نرسید.
حاصل این که این دعای به اصطلاح فرج ساختهی یک رؤیایی است که از مردی مجهول الهویه نقل شده و معنای درستی هم ندارد.
پس بهتر آنکه از خواندن آن یا دست کم از خواندنِ نیمهی دوم آن پرهیز شود.»
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
✅پاسخ
خدایی که باید بندهاش را کفایت کند کجاست؟
دست مؤمن دست خداست و کفایت بنده خواهدکرد. خداوند کدام کار را بدون واسطه انجام داده است.
کفایت کردن مثل “روزی دادن” است بدون هیچ تفاوتی.
اگر کسی مشکل کسی را حل کند منافاتی با کفایت خدا ندارد.