درست است بگوییم شیطان رجیم فرصت را از خدا خواست اما مدعیانِ…از کدخدا!!!؟

پرسش
لطف کنید نظرتان را درباره‌ی متن زیر بفرمایید.
«شیطان رجیم فرصت را از خدا خواست اما مدعیانِ…از کدخدا!!!
شیطان لعین رجیم خالقیت و قادریت خداوند را قبول و به مبدا و معاد ایمان داشت و دارد. قدرت را از خداوند متعال می‌داند و از خداوند می‌خواهد تا به او فرصت بدهد.
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ (حجر ٣٦)
شیطان به درگاه خداوند عبادت‌های هزار ساله داشت اما بزرگترین گناه و خطای او که مورد لعن و نفرین و باعث رانده‌شدنش از درگاه خداوند گردید تکبر و غرور او بود.
شیطان با شیطان بودنش و بعد از رانده‌شدنش هنوز هم خداوند را به قادر و صاحب قدرت قبول دارد. و می‌فهمد باید از خداوند متعالِ منشأ و صاحب قدرت تا روز معلوم، فرصت بخواهد.
اما ما انسان‌ها که اگر کل عمرمان عبادت کنیم عبادتمان محدود، عمرمان محدود و قدرتمان هم محدود است، مثل شیطان تکبر می‌ورزیم ولی مثل شیطان قدرت را از خداوند متعال نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم. شیطان با عبادت هزار ساله آن‌هم در صف ملائکه به دلیل غرور و تکبر سقوط می‌کند اما چون قدرت را از خدواند می‌داند برای گمراه‌کردن انسان از خداوند عمر بسیار طولانی و قدرت فوق‌العاده از او درخواست می‌کند. انسان‌های بی‌هویت که ذهن کبوتری و کودکانه دارند، برای کسب قدرت آن‌هم قدرت محلی، منطقه‌ای یا کشوری در زمان و مکان بسیار محدود و البته ناچیز در مقابل قدرت شیطان به سمت خدایان دستساز و خودساخته (بت مدرن یعنی کدخدا) مثل زمان جاهلیت عربی در قالب مدرنیته می‌روند. و از آنان در خواست قدرت می‌کنند. تفاوت این افراد با شیطان در این است که شیطان با تکبر و غرورش سقوط کرد. اما در مقابل درخواستش از خداوند چیزی اضافه‌تر از دست نداد. ولی افراد کدخداپرست به‌جای خداپرستی با تکبر و غرور کاذب، هویت و شخصیتشان که سقوط می‌کند بماند، در مقابلِ درخواست قدرت از کدخدا شرف و وجدان و غیرت را هم می‌دهند و حتی در مواردی خانواده، قبیله، مردم، ملت و ناموسش را هم می‌دهد.
شیطان از خداوند قدرت چند هزار ساله خواست و گرفت افراد کدخداپرست قدرت چند ساله درخواست می‌کنند و گاهی هم نمی‌گیرند. شیطان قدرت بر کل انسان‌ها مگر مخلصین را خواست و گرفت افراد کدخداپرست بر بخشی از مردم آن‌هم با هزار زحمت و ترفند و دروغ و حیله و نگرانی و تشویش و گاهی تحمل تحقیر در مقابل کدخدا و مخالفین خود.
شیطان برای گرفتن مهلت از خداوند صادقانه عمل کرد و عرض کرد برای اغوای مردم و زینت‌دادن عمل بد آنان در مقابل دیدگانشان به من فرصت بده. افراد کدخداپرست با مردم فریبی، نیرنگ، تهدید، چاپلوسی، وعده‌های پوچ، پرده‌دری، مردم و خودفروشی به کدخدا منافقانه عمل می‌کنند.
به همین دلیل این آدم‌ها تا سر قدرت کاذب هستند به ظاهر هستند و حاکم بر مردم و در مقابل کدخدا خاضع و…، اما همین‌که از اریکه‌ی قدرت کاذب افتادند چنان از دید مردم فراموش می‌شوند کأنّه اصلا پایی به دنیا ننهاده‌اند و باید در لابلای تاریخ از زیر انبوهی از لعن و نفرین او را برای محکمه در نزد وجدان‌های پاک بیرون آورد و سنت تاریخ است که چنین هم می‌شود.
اما در مقابل، شهیدی از شهدا دفاع مقدس در توصیه‌ای برادرانه حکمیانه و عارفانه به دوستش می‌گوید: فلانی آنقدر کوچک نشو که در دنیا جای بگیری!!!. فاعتبروا…»

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

پاسخ
به گمانم برای کوبیدن یک انسان تخیلی، مقرون به صرفه نیست که این همه از شیطان لعین رجیم تعریف شود؛ (شیطان برای گرفتن مهلت از خداوند صادقانه عمل کرد…)
به خوبی پیداست که بغض به آن کدخداپرستان از بغض به شیطان بیشتر است.
آیا شیطان هم‌اکنون از این مقایسه‌ی… خوشحال به نظر نمی‌آید.
دوستان، فکر نمی‌کنید ما از آن طرف بام داریم می‌افتیم یا افتاده‌ایم.
فکر نمی‌کنید که بغض شما به دشمنان قسم‌خورده، کمی کمرنگ‌تر از بغض به کدخداپرست (به قول شما) باشد؟
به کجا چنین شتابان؟!
به گمانم شیطان با دمش گردو می‌شکند.
لطفا مواظب باشید شیطان بغضتان را خالی نکند آن هم بر سرِ خودی.