رگ حیات

رگ حیات

اگر تو درد بشر را گرفت یاری کرد

میان رگ شده جان در زمانه جاری کرد

دریغ خلق خوری گر ، رگ حیات شوی

چنان کنی که به عمق وجود باری کرد