نظرتان در مورد حديث شريف اولوا الالباب چیست ؟

❓پرسش
متن حديث شريف اولوا الالباب:
«إِنَ‏ أُولِي‏ الْأَلْبَابِ‏ الَّذِينَ‏ عَمِلُوا بِالْفِكْرَةِ حَتَّى وَرِثُوا مِنْهُ حُبَّ اللَّهِ
فَإِنَّ حُبَّ اللَّهِ إِذَا وَرِثَهُ الْقَلْبُ وَ اسْتَضَاءَ بِهِ أَسْرَعَ إِلَيْهِ اللُّطْفُ
فَإِذَا نَزَلَ [مَنْزِلَةَ] اللُّطْفِ‏ صَارَ مِن‏ أَهْلِ الْفَوَائِدِ
فَإِذَا صَارَ مِنْ أَهْلِ الْفَوَائِدِ تَكَلَّمَ بِالْحِكْمَةِ فَصَارَ صَاحِبَ فِطْنَةٍ
فَإِذَا نَزَلَ مَنْزِلَةَ الْفِطْنَةِ عَمِلَ فِي الْقُدْرَةِ
فَإِذَا عَمِلَ فِي الْقُدْرَةِ عَرَفَ الْأَطْبَاقَ السَّبْعَةَ
فَإِذَا بَلَغَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ صَارَ يَتَقَلَّبُ فِي فِكْرِهِ‏ بِلُطْفٍ وَ حِكْمَةٍ وَ بَيَانٍ
فَإِذَا بَلَغَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ جَعَلَ شَهْوَتَهُ وَ مَحَبَّتَهُ فِي خَالِقِه
فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ نَزَلَ الْمَنْزِلَةَ الْكُبْرَى فَعَايَنَ‏ رَبَّهُ فِي قَلْبِهِ
وَ وَرِثَ الْحِكْمَةَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَهُ الْحُكَمَاءُ وَ وَرِثَ الْعِلْمَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَهُ الْعُلَمَاءُ وَ وَرِثَ الصِّدْقَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَهُ الصِّدِّيقُونَ
إِنَّ الْحُكَمَاءَ وَرِثُوا الْحِكْمَةَ بِالصَّمْتِ وَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرِثُوا الْعِلْمَ بِالطَّلَبِ وَ إِنَّ الصِّدِّيقِينَ وَرِثُوا الصِّدْقَ بِالْخُشُوعِ وَ طُولِ الْعِبَادَةِ
فَمَنْ أَخَذَهُ بِهَذِهِ السِّيرَةِ إِمَّا أَنْ يَسْفُلَ وَ إِمَّا أَنْ يُرْفَعَ وَ أَكْثَرُهُمُ الَّذِي يَسْفُلُ وَ لَا يُرْفَعُ‏
إِذْ لَمْ يَرْعَ حَقَّ اللَّهِ وَ لَمْ يَعْمَلْ بِمَا أُمِرَ بِهِ
فَهَذِهِ صِفَةُ مَنْ لَمْ يَعْرِفِ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ لَمْ يُحِبَّهُ حَقَّ مَحَبَّتِهِ
فَلَا يَغُرَّنَّكَ‏ صَلَاتُهُمْ وَ صِيَامُهُمْ وَ رِوَايَاتُهُمْ وَ عُلُومُهُمْ فَإِنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَة»
هر آينه صاحبان خردهای ناب (اولی الالباب) کسانی هستند که به تفکّر پرداختند تا آن‌که محبت خدا را از آن به ارث بردند،
هر آينه هنگامی‌که قلب، محبت الهی را به ارث بَرد و بدان روشنايی يابد لطف به سرعت به آن روی می‌آورد.
پس هنگامی‌که در مقام لطف منزل گرفت، از اهل فايده‌ها می‌گردد.
پس هنگامی‌که از اهل فوايد شد، به حکمت سخن می‌گويد؛ در نتيجه صاحب تيز فهمی و فطانت می‌گردد.
پس هنگامی‌که در مقام فطانت منزل گرفت، در قدرت عمل می‌نمايد.
پس هنگامی‌که در قدرت عمل نمود، مراتب و طبقات هفت‌گانه را می‌شناسد.
پس هنگامی‌که در اين مقام منزل گرفت، فکرش (ذکرش) به لطف و حکمت و بيان دگرگون می‌شود.
پس هنگامی‌که در اين مقام منزل گرفت، شهوت و محبتش را در آفريدگارش قرار می‌دهد.
پس هنگامی‌که اين کار را کرد، در مقام بزرگ منزل می‌گيرد؛
در نتيجه پروردگارش را در قلب بالعيان مشاهده می‌کند؛
و حکمت را به طريقی جز آن‌چه حکما به ارث برده‌اند، به ارث می‌برد؛ و علم را به طريقی جز آن‌چه علما به ارث برده‌اند، به ارث می‌برد؛ و صدق را به طريقی جز آنچه صديقان به ارث برده‌اند، به ارث می‌برد؛
هر آينه حکما حکمت را از راه سکوت اختيار کردن به ارث بردند؛ و هر آينه عالمان علم را از راه طلب و تحصيل به ارث بردند؛ و هر آينه صديقان صدق را از راه خشوع و عبادت طولانی به ارث بردند؛
هر کس اين روش‌ها را در پيش گيرد، يا به سفلی و پستی می‌گرايد يا به رفعت و بلندی دست می‌يابد؛
و اکثراً به پستی می‌گرايند و به بلندی دست نمی‌يابند، زيرا حق خداوند را مراعات نمی‌کنند و به آن‌چه بدان امر کرده است، عمل نمی‌نمايند؛
و اين صفت کسی است که خداوند را بدان‌گونه که سزاوار است، نمی‌شناسد و آن‌چنان که شايسته است، دوست نمی‌دارد؛
بنابراين نمازها و روزه‌ها و روايت‌ها و علم‌های آنان تو را نفريبد که همانا آنان خرانی گريزنده‌اند.

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

پاسخ
این حدیث را باید از عجایب احادیث قلمداد کرد!
بالاخص پایان حدیث که فرمود:
آنان خرانی گریزنده‌اند.
این روایت را یک بار هم شده به دقت بخوانید.