پرسش
آیا ادعای زیر صحیح است؟
نیاز انقلاب اسلامی چنین مدیرانی است:
1 – سطح اقتصادی زندگی خصوصیاش از ميانگين جامعه بالاتر نيست.
2 – به مصرف کالاهای ملی تعصب دارد.
3- بیادعا و پرکار است.
4- نه جلوتر از رهبری میرود و نه عقب میماند.
5- به مظلومين و مستضعفين عالم احساس تعلق و همدردی میکند.
6- به مدلهای بومی جهت ادارهی کشور میانديشد.
7- در حوزهی کار، تحصيل و مسئوليت نمونه و کارآمد است.
8- در محيط پيرامون خود منغعت طلب شناخته نمیشود.
9- استکبارستيز و متوجه اقدامات دشمن است.
10- به آيندهی انقلاب و کشور اميدوار است و برای تقويت اميد تلاش میکند.
11- در مسائل شرعی اهل تساهل و تسامح نيست.
12- آرمانگراست اما بر روی واقعيتها چشم نمیبندد.
13- هيچکس از رفتار و منش شخصی او نسبت به انقلاب بدبين نمیشود.
14- در همهی ميدانهای مورد نياز انقلاب حاضر است.
15- استقلال سياسی-اقتصادی کشور دغدغهی دائمی اوست.
16- در زندگی سياسی خود از ثبات نگرش و تفکر برخوردار است.
17- سياسی است و سياست را جزئی از دين میداند.
18- سياسيون برای وی اسطوره نمیشوند. اهل تحليل و قضاوت است اما تنفر ندارد و فحاش نيست.
19- اهداف انقلاب اسلامی را گم نمیکند و تقليل نمیدهد.
20- عدالت طلب است و خود عامل است.
21- بين گفتار، کردار و روابط سياسی- اجتماعی او همخوانی و همبستگی وجود دارد.
22- با مخالفان فکری انقلاب مرزبندی دارد اما مسئولانه اهل گفتگو و نصيحت است.
23- اشتهار به صداقت و يکرنگی دارد.
24- اگر متولد قبل از 1350 است نشانهای از جهاد و رزمندگی دارد.
25- محتوا محور است و شکلگرا نيست.
26- اشتهار به مردمیبودن دارد.
27- با شهيدان و فرهنگ شهادت عجين است.
28- سيرهی شخصی وی برای فرزندان و خانواده الگوست.
29- هميشه خود را بدهکار انقلاب میداند و برای منافع خود نق نمیزند.
30- شخصا دنبال مسئوليت و قدرت نمیرود اما مسوليت در نظام جمهوری اسلامی را به مثابهی موهبتی الهی برای خدمتگزاری میداند
پاسخ
اگر ملاک این موارد باشد طعن تندی نسبت به کارگزاران محسوب میشود.
جمع همهی موارد میسور نیست. انصافا از ذهن کارگروه برنامهریز تراوش نکرده. اینگونه مسائل باید جامع و مانع باشد. این لیست به تعارف بیشتر شبیه است.