❓پرسش
آیا این تفسیر از این شعر مولوی صحیح است؟
زان که هر مرغی به سوی جنسِ خويش
میپرد او در پس و جان پيش پيش
هنگامی که مواد لذتبخشِ دنيا عنوان وسيلهای پيدا کرد، در حقيقت، روح همجنس خود را دريافت کرده است.
سپس مولوی دربارهی طينت کافران و پيامبران، اين مسئله را مطرح میکند: طينت کفار از سجّين، مواد دوزخی، و طينت انبيا از علّيّين، يعنی از ماورای طبيعت است، و هر يک از اين دو گروه به سوی طينت خود میرود.
اين مطلب بارها در کتاب مثنوی تکرار خواهد شد و بعضی از روايات هم اين مطلب را تأييد میکند، ولی با نظر به مجموع تفکرات عقلانی و مطالعات اسلامی اگر مقصود از طينت، اين است که انسانها از ابتدا طوری آفريده شدهاند که هر کس مطابق همان خلقت خود، بدون کوچکترين امکان تخلف زندگی خواهند کرد، اين نظريه باطل و غير قابل قبول است، زيرا علاوه بر اين که مخالف مشاهدات حسیِ ما دربارهی فعاليتهای ارادی و اختياریِ درونِ ماست، تمام موضوعات مربوط به اختيار از قبيل تکليف، شخصيت، ندامت و خجلت که خود جلالالدين محمد مولوی آنها را وسيلهای برای اختيار معرفی کرده است، همچنين رسالت پيامبران و کتب و غير آن نيز بيهوده خواهد بود.
«تفسیر و نقد و تحليل مثنوی، محمد تقی جعفری، ج 1»
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
✅پاسخ
از دانشمند و فیلسوف گرانقدر جناب علامه بعید است که این بیت را حمل بر چنان معنایی کردهاند.
غرض جناب مولوی، جنسیست که توسط کارهای ارادی انسان ایجاد شده است؛ در واقع مولوی اشاره به ابتدای خلق ندارد. تصریح در وسط راه است که آدمی وقتی به اختیار، کفر یا ایمان را انتخاب کرد از آن پس فلش وجودی انسان به آن سمت خواهد بود.